logo دریافت اپلکیشن تایم بای⬅️(کلیک کنید)➡️

طی چند ساله گذشته شاهد فیلم‌های پر سر و صدایی در سینمایی هالیوود بودیم که به هیچ عنوان پاسخگوی انتظارات مردم نبودند.

سینمای هالیوود طی چند سال گذشته با افت نسبی کیفیت فیلم‌های خود مواجه شده و کمپانی‌های فیلم‌سازی برای این که بتوانند ضعف‌ها و کاستی‌های آثار خود را پنهان نمایند، رو به تبلیغات پر سر و صدا آورده و عملاً چیزی را به مخاطب نشان می‌دهند که بیننده در هنگام تماشا به هیچ عنوان اثری با آن اندازه هایپ و مورد انتظار را دریافت نخواهد کرد.

این مسئله در ژانر ابرقهرمانی نمود بیشتری داشته و با توجه به این که مارول و دی‌سی در نظر دارند تا با کمترین ریسک، بیشترین بازدهی و سود را داشته باشند، در تبلیغات فیلم‌های خود دست بر روی مسائلی می‌گذارند که از یک سو انتظارات را در نزد مخاطب به شدت افزایش داده و در سمت دیگر نسبت به پاسخگویی به چنین سطحی از انتظار، ناامید کننده ظاهر می‌شوند.

به همین مناسبت نیز در این مقاله قصد داریم تا به معرفی ۱۰ فیلم پر سر و صدا و پرمدعایی بپردازیم که شاید اگر درگیر تبلیغات و انتظارات بیش از حدی نمی‌شدند، به خودی خود اثری ارزشمند و قابل تماشا محسوب شده و مورد نقدهای به شدت منفی قرار نمی‌گرفتند. پس در ادامه این مقاله با ما همراه باشید.


Doctor Strange in the Multiverse of Madness(دکتر استرنج در چندجهانی دیوانگی)

 "فیلم‌های پر سر و صدایی که پاسخگوی انتظارات مردم نبودند"

پس از فیلمی همچون Spider-Man: No Way Home (مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست) که به مانند ضیافتی خاطره‌نگیز از ۳ نسل مرد عنکبوتی به دور یکدیگر بود، بدترین حرکت ممکن از سوی مارول رخ داد و فیلم Doctor Strange In The Multiverse Of Madness به اثری مورد تنفر و ناامید کننده بدل گشت.

به خودی خود اگر که مارول تبلیغات و وعده وعیدها حول محور دنباله دکتر استرنج را کنترل شده ارایه می‌کرد، می‌توانستیم بدون هیچ ذهنیت بدی از Doctor Strange In The Multiverse Of Madness لذت ببریم. با این حال تبلیغات بیش از حد بر روی ایده جهان‌های موازی و حضور شخصیت‌های جدید و بازیگران مشهور هالیوود تا جایی که حتی شایعه حضور تام کروز در قامت تونی استارک نیز مطرح شد و مارول نه تنها با این شایعات مقابله نکرد، بلکه با تیزرهای عجیب و غریب به آن‌ها دامن زد و در نهایت سبب اثری ناامید کننده‌ای شد که علی‌رغم فروش ۹۰۰ میلیون دلاری اما به فیلمی زودگذر و فراموش شدنی بدل گشته است.


Spiderhead (اسپایدرهد)

 "فیلم‌های پر سر و صدایی که پاسخگوی انتظارات مردم نبودند"

عجیب است که در سال ۲۰۲۲ جوزف کوشینسکی از یک سو شاهکاری همچون Top Gun: Maverick (تاپ‌گان: ماوریک) را کارگردانی کرده و از سوی دیگر اثری ناامید کننده و پوچی همچون Spiderhead که تکلفیش با خودش نامشخص است.

باید گفت که برخلاف سیر روایی Top Gun: Maverick که از همان ابتدا مخاطب را جذب نموده و صحنه به صحنه بر میزان هیجان و تاثیرگذاری مخاطب می‌افزاید اما در فیلم Spiderhead شاهد روندی کاملاً بالعکس هستیم که از همان دقایق نخست می‌تواند مخاطب را خسته نماید. نکته عجیب ماجرا حول محور هنرنمایی کریس همسورث نیز می‌باشد که گویی شخصیت ثور را دارد در ساخته جدید جوزف کوشینسکی تکرار می‌نماید.


The Godfather: Part III (پدرخوانده: قسمت سوم)

 "فیلم‌های پر سر و صدایی که پاسخگوی انتظارات مردم نبودند"

فرانسیس فورد کاپولا در سال ۱۹۷۲ با ساخت The Godfather تحولی را در ژانر جنایی و مافیایی به وجود آورد که با گذشت چندین دهه هنوز هم شاهد تاثیرات آن در سینما و تلویزیون هستیم.

در حالی که اوضاع با دنباله نخست آن به خوبی و خوشی پیش می‌رفت اما زمانی که نوبت به The Godfather: Part III رسید همه‌چیز دگرگون شد. در حالی که Top Gun: Maverick نشان داد پروسه طولانی مدت ساخت یک اثر همیشه قرار نیست به فاجعه ختم شود اما The Godfather: Part III به حدی دیر ساخته شد که بسیاری گمان می‌کردند پرونده فرنچایز پدرخوانده با ۲ فیلم بسته شده است. از یک سو فرانسیس فورد کاپولا پس از Apocalypse Now (اینک آخرالزمان) وارد دوره افول خود شده بود و از سوی دیگر نیز پتانسیل پدرخوانده با همان ۲ فیلم به نهایت خود رسیده بود. مسائلی که دست در دست یکدیگر دادند تا در نهایت سومین فیلم این مجموعه سقوطی آزاد را تجربه کرده و به عنوان دنباله‌ای ناامید کننده و فراموش شدنی ظاهر گردد.


Us (ما)

 "فیلم‌های پر سر و صدایی که پاسخگوی انتظارات مردم نبودند"

جوردن پیل کارگردان صاحب سبکی است که با Get Out (برو بیرون) حسابی غوغا به راه انداخت و این مسئله انتظارات را از فیلم بعدی او به شدت افزایش داد. مسئله‌ای که باعث شد تا فیلم Us که در حالت عادی اثری نسبتا خوب به شمار می‌رفت، زیر سایه Get Out قرار گرفته و با انتقادات ریز و درشتی مواجه شود.

با وجود آن که جوردن پیل هنوز هم در تکرار موفقیت‌های فیلم Get Out ناکام مانده اما Us قطعاً جزو پر سر و صدا و در عین حال ناامیدکننده‌ترین فیلم‌های ساخته شده توسط وی لقب می‌گیرد که تنها از تبلیغاتی پر زرق و برق بهره گرفت تا مردم را به سینما بکشاند و در نهایت نیز توسط همین مردم با انتقادات روبرو شده و به سرعت از یادها فراموش گشت.


Suicide Squad (جوخه انتحار)

 "فیلم‌های پر سر و صدایی که پاسخگوی انتظارات مردم نبودند"

پیش از آن که جیمز گان با ساخت مجدد اثری حول محور ابرشروران کمیک‌های دی‌سی، اثری جذاب و ارزشمند را به ارمغان بیاورد، شاهد اکران فیلمی به نام Suicide Squad بودیم که عملاً قربانی دخالت‌ها و سیاست‌های احمقانه کمپانی برادران وارنر شد.

پس از آن که فیلم بتمن در برابر سوپرمن تمام و کمال توسط کمپانی برادران وارنر نابود شد، نوبت به ساخته دیوید آیر رسید. اثری که چندین و چندبار فیلم‌برداری‌های مجدد را تجربه نمود، سکانس‌های بسیاری حول محور جوکر جرد لتو یا نادیده گرفته شد و یا به شکلی عجیب و غریب کات خورد و در نهایت تبلیغاتی دروغین حول محور آن صورت گرفت. مسائلی که Suicide Squad را به فاجعه‌ای سینمایی بدل کرد و مورد خشم و غضب طرفداران دی‌سی قرار گرفت. شاید که بزرگترین دشمن و مانع سر راه موفقیت‌های DCEU خود کمپانی برادران وارنری بود که با تصمیمات خودخواهانه، تک تک پروژه‌های این فرنچایز را به مرز نابودی کشاند.


Once Upon a Time in Hollywood (روزی روزگاری در هالیوود)

 "فیلم‌های پر سر و صدایی که پاسخگوی انتظارات مردم نبودند"

فیلم Once Upon a Time in Hollywood که به عنوان آخرین ساخته کوئنتین تارانتینو محسوب می‌شود، به خودی خود اصلاً فیلم بدی نخواهد بود. مشکل اینجاست که بهره‌گیری از تعداد زیادی از ستارگان مشهور هالیوود هیچگاه به نتیجه بی‌نقصی بدل نگشته است.

مشکل فیلم Once Upon a Time in Hollywood نیز حول محور تعداد زیادی ستاره تراز اول سینما همچون لئوناردو دی‌کاپریو، برد پیت، مارگو رابی و آل پاچینویی است که هر یک از آن‌ها به خودی خود می‌توانند مسبب افزایش انتظارات از هر فیلمی باشند. حضور همه آن‌ها در کنار هم به کارگردانی کوئنتین تارانتینو چندان نتیجه رضایت بخشی نداشته و در این بین تنها برد پیت موفق شد تا قدرت بازیگری خود را نسبت به بقیه بازیگران، به رخ کشیده و فیلم را از تکرار و کسل‌کنندگی نجات دهد.


Fantastic Beasts: The Secrets of Dumbledore (جانوران شگفت‌انگیز: اسرار دامبلدور)

 "فیلم‌های پر سر و صدایی که پاسخگوی انتظارات مردم نبودند"

فرنچایز سینمایی هری پاتر به خودی خود جذاب و همه‌چی تمام بود و ساخت مجموعه‌ای جدید در دنیای جادوگری آن از همان نخست عملی پر از ریسک و خطر بود که کمپانی برادران وارنر آن را تقبل کرد.

در حالی که فیلم نخست مجموعه Fantastic Beasts تا حدی قابل قبول عمل کرد اما دنباله آن یک فاجعه تمام عیار بود که جز قدرت بازیگری جانی دپ هیچ نکته مثبتی نداشت. با این حال حواشی زندگی جانی دپ و تصمیم احمقانه کمپانی برادران وارنر در کنار گذاشن چنین بازیگری سبب شد تا شاهد ساخت فیلمی به نام Fantastic Beasts: The Secrets of Dumbledore باشیم که مورد خشم و غضب طرفداران جانی دپ و سینماگران واقع شد. اثری که نسبت به فیلم دوم این مجموعه از جهات بسیار زیادی قابل تحمل‌تر بود، قربانی سیاست‌های احمقانه کمپانی‌ای شد که هیچ درک درستی از دنیای جادویی جی. کی. رولینگ نداشته و تنها به خاطر کسب پول، مجموعه‌ای را آغاز کرد که با سقوطی آزاد، برای همیشه به دست فراموشی سپرده شده است.


Black Adam (بلک آدام)

 "فیلم‌های پر سر و صدایی که پاسخگوی انتظارات مردم نبودند"

زمانی که دنیای سینمایی دی‌سی در منجلابی از مشکلات دست و پا می‌زند، چه تصمیم وحشتناک‌تری می‌توان گرفت؟ سپردن پروژه‌ای مهم و پرمدعا به دست یک بازیگری که هیچ درکی از آثار کمیک‌بوکی ندارد!

پروسه تولید فیلم Black Adam برای سال‌های متوالی جریان داشت و در حالی که در سال ۲۰۲۲ سرانجام شاهد اکران آن در سینما بودیم اما دوئین جانسون یک تنه نه تنها نابودی این پروژه را رقم زد، بلکه تیر آخری را بر پیکر نیمه‌جان دنیای سینمایی دی‌سی نیز وارد نمود. بازیگری که از ابتدا بر روی تغییر توازن قدرت در DCEU تاکید داشت و ادعا می‌کرد که Black Adam آمده تا DCEU را نجات دهد، انتظارات را از این پروژه سینمایی به شکلی عجیب و غریب افزایش داد. با این حال مخاطبین با نتیجه‌ای روبرو شدند که از یک سو از شخصیتی تک بعدی با هنرنمایی مبتدیانه دوئین جانسون بهره برده بود و از سوی دیگر نیز فیلم‌نامه‌ای شلوغ و کسل‌کننده را شاهد بودند که هیچ نکته مثبتی را به DCEU اضافه نمی‌کرد. این را هم باید اضافه کنیم که به لطف تصمیمات خودسرانه دوئین جانسون در صحنه پس از تیتراژ Black Adam شاهد حضور هنری کویل در قامت سوپرمن بودیم که به مانند تیری در قلب طرفداران دی‌سی، احساسات آن‌ها را به بازی گرفت.


The Matrix Resurrections (رستاخیزهای ماتریکس)

 "فیلم‌های پر سر و صدایی که پاسخگوی انتظارات مردم نبودند"

سه جز فیلم نخست از مجموعه ماترکیس، باقی دنباله‌های آن چندان در جلب نظر صددرصدی مردم موفق نبوده و تنها موفقیت‌هایی نسبی را کسب نموده بودند. در چنین شرایطی و پس از گذشت سال‌های متوالی، ساخت یک دنباله دیگر ریسک بسیار خطرناکی بود که منجر به فاجعه‌ای به نام The Matrix Resurrections شد.

فیلم چهارم فرنچایز ماتریکس ترکیبی تحسین‌برانگیز از تمام موضوعاتی است که به راحتی می‌تواند یک اثر را به نابودی بکشاند. کنار گذاشتن لارنس فیشبرن از نقش مورفیوس و جایگزینی او با یحیی عبدالمتین دوم که نه تنها به هیچ عنوان نمی‌تواند در حد و اندازه بازیگر اصلی ظاهر شود، بلکه عملاً این شخصیت را به ابتذال کشیده است عملاً خشم مخاطبین را از همان زمان معرفی فیلم برانگیخت. با این حال مشکلات متعدد فیلم‌نامه و شخصیت‌های جدید تک بعدی و کپی مو به موی برخی از سکانس‌ها نسبت به فیلم اول باعث شد تا حتی کیانو ریوز و کری-ان ماس نیز حضورشان در مقابل دوربین هیچ جذابیتی نداشته و The Matrix Resurrections به شکستی تمام عیار بدل گردد که حتی خود کمپانی برادران وارنر دیگر جرات بازگشت به سمت آن را نداشته باشد.


Ant-Man and the Wasp: Quantumania (مرد مورچه‌ای و زنبورک: شیدایی کوانتومی)

 "فیلم‌های پر سر و صدایی که پاسخگوی انتظارات مردم نبودند"

همانگونه که مقاله را با اثری از دنیای سینمایی مارول آغاز کردیم، با اثری دیگر دیگر از آن نیز به اتمام خواهیم رساند. با این تفاوت که این‌بار دیگر مارول و دیزنی در احمق فرض نمودن مخاطبین سنگ‌تمام گذاشته و اثری توهین‌آمیز و زشت را به ارمغان آورده‌اند که پتانسیل شرور بزرگ فازهای فعلی را نیز به هدر داده است.

تبلیغات حول محور فیلم Ant-Man and the Wasp: Quantumania بسیار پر سر و صدا بود. فیلمی که پس از ناکامی فاز چهارم، آغازگر فاز پنجم دنیای سینمایی مارول بود و وعده دوران جدیدی را برای MCU می‌داد. فیلمی که برای نخستین‌بار شرور کانگ فاتح را به مخاطب معرفی کرده و وی را در مقابل یکی از اعضای انتقام‌جویان قرار می‌دهد و در نهایت اثری که طبق شایعات و گمانه‌زنی‌ها انتظار می‌رفت که یکی از جدی‌ترین و بالغانه‌ترین آثار دنیای سینمایی مارول باشد تا جایی که حتی برخی گمان می‌کردند در آن شاهد مرگ اسکات لانگ نیز خواهیم بود. با این حال نه کانگ فاتح آن وحشت و شرارت مورد انتظار را ارائه کرد و نه برای یک‌بار هم که شده از شر شوخی‌ها و طنزهای کودکانه مارول در امان بودیم. نتیجه باعث شد تا شاهد یکی از ضعیف‌ترین پروژه‌های تاریخ MCU باشیم که حتی دنباله دکتر استرنج نیز در برابر آن یک شاهکار سینمایی محسوب می‌شود.


به نظر شما دلیل ناکامی‌های آثار معرفی شده در این مقاله چیست؟ چرا کمپانی‌های فیلم‌سازی از اشتباهات خود درس نگرفته و گاهاً مخاطبین را ساده فرض می‌کنند؟ با توجه به سیر نزولی دنیای سینمایی مارول، آیا فیلم و سریال‌هایی که به زودی در دسترس قرار می‌گیرند، می‌تواند خاطرات تلخ آثاری همچون Ant-Man and the Wasp: Quantumania و Doctor Strange In The Multiverse Of Madness را جبران نمایند؟ آیا به دنیای سینمایی جدید دی‌سی زیر نظر مدیریت جیمز گان امید دارید؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *